خاطره ی دلبرکان خمگین من
- ۱ نظر
- ۱۲ آذر ۸۶ ، ۱۰:۳۱
باز هم دلم برای تو می میرد
آتش می گیرد
باز هم نسیمی دگر
طوفانی از آتش
باز هم سیاوش
باز هم عبور آسان تو
از میان شعله های آتش
باز هم دمی مسیحایی
پرتاب ابراهیم
باز هم گلستانی از آتش
می روی
بر می گردی
باز هم تپش های دلم
می میرد
می گیرد
عشق تو را در بر
طوفانی از آتش
باز هم سیاوش
باز هم سیاوش
وقتی آب می نوشیدیم حواسمان بود که جایی برای هوا بگذاریم
وقتی نفس می کشیدیم دیگر حواسمان به هیچ چیز نبود
آن قدر نفس کشیدیم که خفه شدیم و مردیم.
قرن صفر و یک
**
قرن گیسوان کوتاه رودابه
قرن شیخ صنعان
قرن عاشقی با رایانه
**
قرن هتک حرمت به ساحت فرهاد
قرن جولان خسرو
عشوه های شیرین
عاشقی روی ییاده رو
**
قرن کشتی بی آدم نوح
قرن جمع آوری جفت جفت حیوان
انقراض نسل انسان
**
آی خانم ها
آی آقایان
مژده مژده
جنس ارزان
عاشقی به یک آن
صد تومان برای هر تن عریان
**
قرن چشم قرن لب قرن ابرو
قرن مردان هیز و بی چشم و رو
گونه های یر بوسه
قرن آغوش های سرد و بی روح
**
قرن لیلی و مجنون گذشته
قرن ما قرن جک قرن رز
قرن کشتی های شکسته
**
قرن مرگ زال و فرهاد و مجنون
قرن ما قرن ما قرن ما نیست
یک نصیحت
آی عاشق
راه بیرون رفتن از این قرن...
- مرگ شاعر-