وب نوشته های امیرحسین مجیری

کلمات کلیدی
پیوندها

۲۳ مطلب با موضوع «یک کلمه» ثبت شده است

زری

شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۹، ۰۷:۱۶ ب.ظ
دیروز زری رو دیدم

اون قدر حالم زار بود

که نتونستم هیچ زِری بزنم

فقط زار زار گریه کردم

زری رفت

زرت!

  • امیرحسین مجیری

غیب گو

شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۹، ۱۲:۵۹ ق.ظ
من از تو می گویم

و دیگران گمان می برند

که غیب گویم

  • امیرحسین مجیری

فراموشی

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۸۹، ۱۲:۱۰ ب.ظ
باشد، باشد

من فراموش می کنم

تو نیز

شاید این طور

بهتر باشد

شاید

  • امیرحسین مجیری

دعا

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۸۹، ۰۲:۰۹ ب.ظ
دعا کن مرا

اگر می شود

تو تنها امیدِ دلِ خسته و مضطری

*

ببین.

همین!

*

اگر گوشه چشمی به این حجمِ تاریکِ حسرت کنی٬

دعا می کنی

  • امیرحسین مجیری

آواز

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۸۹، ۰۲:۰۴ ب.ظ
اگر کلاغی خواند

او را نران

شاید

شعر عاشقانه ای می خواند

قار قار

  • امیرحسین مجیری

خوددرگیری

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۸۹، ۰۲:۰۳ ب.ظ
شما بهترینید

از شما بهتر، خودتانید

من هیچم

سوگند می خورم

من هیچم

  • امیرحسین مجیری

دور

چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۳۸۹، ۱۰:۲۸ ق.ظ
- چه قدری میشه؟

- چی؟

- فاصله ی قلبامون تا خدا.

- نمی دونم. اما خیلی نزدیکه.

- چی؟

- خدا به قلبامون.

  • امیرحسین مجیری

مستی

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۸۹، ۱۲:۴۲ ب.ظ
گفتم

گاهی که مست می شوم

نمی فهمم چه می گویم

جدی نگیر

اگر گفتم

دوستت دارم

  • امیرحسین مجیری

گوشه

شنبه, ۲ مرداد ۱۳۸۹، ۰۸:۱۹ ب.ظ
می خواهم بدانم

به چه فکر می کردی

وقتی گفتی: "برو"

مگر من

جایی از این دنیا تنگ کرده بودم

به جز گوشه ای حقیر؟

  • امیرحسین مجیری

مرگ

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۸۹، ۱۰:۴۱ ق.ظ
زنبورها که نیشش زدند

مُرد

زنبورها که نیشش زدند

مُردند

**

پرسیدم:

او که گناهی نداشت

جز آن که ناخواسته

به خانه ی آن ها قدم گذاشت.

پرسیدم:

آن ها که گناهی نداشتند

جز آن که بیگانه ای

ناخوانده به خانه شان قدم گذاشت.

مرگ پاسخی نداد.

فقط

برای آن که صدایم را بهتر بشنود

یک قدم به من نزدیک تر شد.

  • امیرحسین مجیری