خواب ماه
شنبه, ۳ مهر ۱۳۸۹، ۰۷:۴۷ ب.ظ
«چه بسیار خواب های شب که انسان را از تصمیم های روز باز می دارند.»
قرار نبود مثل قدیما هی تو خوابم بیای
ای به فدای تو بگو از جون من چی می خوای؟
دوباره خواب تو رو می بینم و گر می گیرم
بیدار می شم٬ تو نیستی٬ من توی خودم می میرم
تو خواب من هم مث بیداریا خوب و ماهی
ماه مگه زشت می شه توی تاریکی و سیاهی؟
تازه تو شب ماه قشنگیاشو رو می کنه
تازه تو شب ناز و اداهاشو شرو[ع] می کنه
خوب می دونی عاشق دیدن تو توی خوابم
عمریه تشنه ام به دنبال یه جرعه آبم
اما تموم زندگیم تباه شد تو رویا
تموم زندگیِّ من٬ دیگه تو خوابم نیا
---۲ مهر ۱۳۸۹- اصفهان---
- ۸۹/۰۷/۰۳
اما در کل خوب بود!