وب نوشته های امیرحسین مجیری

کلمات کلیدی
پیوندها

قصه های خیابانی من

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ۰۳:۰۳ ق.ظ

خارج: رفته بودیم سوئد...

- در خارج یک تخم دایناسور پیدا شده بود که هنوز نطفه اش زنده بود اما چون دایناسوری نبود که رویش بخوابد به درد نمی خورد.

- خارجی ها خیلی خنگ هستند اما چون کار گروهی می کنند موفق می شوند


تکنولوژی: نانو کامپیوتر اتمی

- اگر با سمند با سرعت دویست کیلومتربر ساعت برانید، صدایی پخش می شود که: «این است خودروی ملی.»


بهداشت و سلامت: سرطان زاس

- یک کامیون پر از گربه ی پوست کنده پیدا کردند که به کارخانه ی سوسیس و کالباس سازی می رفته است


غرور ایرانی: ... است و بس

- تام و جری را از روی موش و گربه ی عبید زاکانی ساخته اند.


قلق: دیده م که می گم

- یک قانون به اسم قانون سه ثانیه هست که طبق آن اگر چیزی روی زمین بیفتد و قبل از سه ثانیه برش داری، میکروب به آن منتقل نمی شود.

[اثر محمدرضا دوست محمدی- چاپ شده در همشهری داستان، خرداد ماه 1391- آپلود در ایران ویج]

* نوشته های کوتاه بالا از من در شماره ی خرداد ماه 1391 همشهری داستان در بخش «قصه های خیابانی» به چاپ رسید.


  • امیرحسین مجیری

نظرات (۳۹)

موجود خیابونی خوبی هستی که خاطراتشو خوب مینویسه. عوضی!
پاسخ:
از این همه تعریف و تمجیدی که کردی ممنونم :))
همه نویسنده هااااا .....


پاسخ:
دمت گرم که تشریف آوردی. قدم رو چشم ما گذاشتی رفیق
  • نیـــــــــــلو
  • من با اینکه یه بار تبریک گفتم ولی بازم دلم خواست تبریک بگم:)
    پاسخ:
    لطف دارید شما. ممنون :)
  • سمیرا صحرانورد
  • مدتهاست همشهری داستان را نخووندم.از این به بعد دوباره یک مشتری پروپاقرص ش میشم.تبریک :)
    این روزا خیلی دوست دارم بخونم.زیاااد :)
    پاسخ:
    بسیار خوبه. بخونیدش.
    گفتم که خدا مرا مرادی بفرست
    طوفان زده‌ام راه نجاتی بفرست
    فرمود که با زمزمه یا مهدی
    نذر گل نرگس صلواتی بفرست

    سلام. میلاد حضرت مهدی (عج) مبارک!
    پاسخ:
    ممنون
    سلام. ببخشید از آقای گودرزی خبر دارین؟ حالشون خوبه؟
    پاسخ:
    سلام. دیروز با میلاد بودیم. حالشون که خوبه خدا رو شکر. دعاشون کنید اما :)
  • محمد حسین
  • دست راستت رو سر ما ای امیر, ای مجیر :))
    پاسخ:
    سرت رو جلوتر بیار تا دستی بر سرت بکشم :)
    آقا بیسته!! :D
    پاسخ:
    لطف دارید
  • نگین شرور
  • پس کی این شماره های مجله ها رو به دست ما می رسونی ؟؟؟
    من که گفتم بضاعت خرید اینارو ندارم!
    ولی دلم میخوادت بخونم!!!
    پاسخ:
    و این چنین است که همه ی مشکلات حل می شن
  • نگین شرور
  • راستی یادم رفت بگم که خیابون نوشتای خوبی دارین!

    ادامه اش رو هم بگم؟؟؟
    به خیابون نوشت های منم سر بزنین!
    پاسخ:
    آره! خودمم می دونم نوشته های خیلی خیلی خوبی دارم :))
    همشهری داستان دوس دارم، و اگه با نوشته های شما باشه که چه بهتر
    موفق باشین.
    پاسخ:
    همشهری داستان خیلی خوبه
    چرا آپ نمی فرمایید جناب مجیری؟
    پاسخ:
    ممنون از لطفتون
    سلام امیر
    چی باعث میشه فکر کنی قشنگ می نویسی؟
    من نگفتم بد می نویسی یا من حرفه ای ام
    فقط بگو چی باعثش میشه
    درضمن انشاا... نه ایشالا
    پاسخ:
    شما تو حرف زدن می گی: ان شا ا...؟! یعنی این جوری می گی: ان شا الف سه نقطه؟!
    سلام
    وب زیبایی دارید
    اگه مایل بودید به منم سر بزنید و اگه با تبادل لینک موافقید بگید؟
    پاسخ:
    آدرسی که داده بودید باز نشد
    من کلی خیلی نمیگم انشاا...
    پاسخ:
    اما حرف سر اینه که وقتی دارم عامیانه می نویسم، دلیلی نداره خلاف اون چیزی که می گم بنویسم. من می گم ایشالا و نه ان شا الله
    این تمرین ها رو بهت می دم موقع خواب تکرار می کنی تا خوابت ببرد:
    تمرین 1-لطفا درسته نه لطفن
    تمرین2- من بی سواد هستم
    تمرین3- من خوب نمی نویسم
    تمرین4- من لجباز و یه دنده ام و باورم نمی شود که اشتباه کرده باشم
    تمرین5- انشا الف سه تا نقطه
    تمرین6- من عوضش می کنم اگه نمی خوای دوتاشو بده خودم
    تمرین7- من گوشفیل رو با دوغ نمی خورم
    پاسخ:
    7- رفتی اصفهان برو دروازه دولت (میدان امام حسین) بعدحرکت کن به سمت چهارراه تختی. سمت راست خیابون حدود صد متر از دروازه دولت که بری می رسی به یه مغازه ای که دوغ و گوشفیل می فروشه. فقط هم همینو می فروشه و نه چیز دیگه ای! اون جا متوجه می شی که چقدر از آدما دروغ و گوشفیل می خورن و لذت می برن از زندگی شون.
    چرا آزادی سخن نمیدی؟ زود تایید کن نظرات ارزشمندمو
    در ضمن:
    به کارخانه ی سوسیس و کالباس سازی می رفته است
    غلطه
    می رفته است ماضی استمراری
    یعنی هی این کاموین رو می دیدن که هی میرفته به اون کارخونه؟
    پاسخ:
    راستی! تو چند تا وبلاگ داری؟ آدرسشون رو بنویس
    امیر نه چند وقت پیش یعنی فکر کنم پریروز بود که آقای هاشمی رو روی پله برقی های برج میلاد دیدم
    اون هم یه نگاهی به من کرد و رفت
    مشکل همون یه لحظست
    من خیلی دوستش دارم
    فکر می کردم اگه دیدمش لااقل سلام می کنم
    یا اصلا فکر نکرده بودم اگه دیدمش چی بگم
    چون فکر نمی کردم اصلا ببینمش
    یا شاید فکر می کردم اون وقتی منو ببینه بخنده و بگه سلام عمو
    اون یه نگاه نه چندان کوتاه و نه چندان بلند به من کرد و لی حتی لبخند هم نزد
    فکر کنم از رادیو میلاد اومده بود بیرون
    احتمالا خسته بود
    هرچی بود فهمیدم:
    "من این همه وقت تو فکر اون بودم ولی اون یه لحظه هم به من فکر نکرد. حتی لحظه ای که منو دید و من تنها بودم و اون هم تقریبا تنها بود."
    پاسخ:
    چی بگم والا! ما بعضن یه سری توهم هایی می زنیم. این هم یکی از اون توهم هاست به گمونم.
    امیر مگه اصفهان اون وایرلست رو نبردی
    چرا اینقدر دیر جواب می دی
    بهت گفتم بیا ازمن یاد بگیر
    شب ها تا سحر سر هشت تا وبلاگ کار می کنم
    یه نظر که میاد باید رو هوا بزنیش
    مخصوصا اگه نظر من باشه
    پاسخ:
    باشه. از این به بعد سعی می کنم!
  • نیـــــــــــلو
  • نمی نویسید؟
    پاسخ:
    https://plus.google.com/u/0/118027699353814648542
    آقا من فک میکردم فقط همون وبلاگ دیوانه 83 رو دارید که متأسفانه بنده احساس میکنم ازش میترسم!
    اینجا خوبه هااااا... سوسیس کالباس نمی خورم دیگه!
    پاسخ:
    این جا قراره یه محیط خلوت و آرامش بخش باشه
    یهو اومدم اینجا دیدم برای کامنتام پاسخگو بودین !!!
    بح بح !لذت بردم! از اینکه پاسخگو بودین!!
    مبادله کالا با کالا رو موافقم، ولی من تنها مجله داستان نمی خوام!لطفن مهربان تر باشین، در ازای آن کتابهای عالی و فوق العاده ای که قرار است من به شما بدهم شما باید اصن یه عالمه کتاب به دست من برسونین !!!!
    بعله!

    در مورد نوشته هاتون هم من نمی دونم شما اینهمه فروتنی رو از کجا آوردین !!!
    والا!
    پاسخ:
    دیگه چی کار کنم؟! فروتنم دیگه!
    جناب بی سواد
    یه بار دیگه بنویسی ایشالا اون گوگل پلاس مسخرت رو هم حسابشو می رسم
    البته سعی می کنم
    انشاا...
    امیر فقط اگه یه ترتیب عددی و حروفی رو پیدا کرده بودم می تونستم به جنایتکار جدید اینترنتی تبدیل بشم
    همه ی وبلاگ های بلاگفا رو می تونستم حذف کنم
    درضمن می دونم از نظرات درخشان من بیشتر از نشستن پای اون لپ تاپ بنجلت استفاده می بری
    برای امنیت بیشتر وبلاگت پیشنهاد میدم از توی وبلاگ هات جی میلت و رداری
    پاسخ:
    چرا باید برای امنیت یه همچین کاری بکنم؟
  • خیال های در به در
  • سلام دوست عزیز
    نوشته هایتان بسیار جالب و خواندنی است
    قلم رنجه نموده به ما هم سری بزنید
    چون اگه من جی میلت رو نداشتم حتی اگه اون ترتیب رو هم پیدا می کردم نمی تونستم وبلاگ رو کاری بکنم
    پاسخ:
    الان مگه می تونی کاری بکنی؟
    امیر من الان آنلاینم
    اگه هستی
    یه پیام تو این بذار laugh7.blogfa.com
    برای وبلاگ گروهی کارت دارم
    امیر نترس!
    فقط تو اون نظرم رو حذف کن بعدش تمام
    (نگذاشتن علامت تعجب نشانه ی حرمت وبلاگ است)
    فعلا اینا رو داشته باش
    به جز قبلیه همشون تاز ه کارن
    dummyalone.blogfa.com
    امیر از خشم خدا نترسیدی
    که پشت سر یک دنیا به جز ایرانی ها غیبت کردی؟
    اگه استیو جابز زنده بود بهش می گفتی خیلی خنگی؟
    پاسخ:
    غیبت؟! یادم نمیاد یه همچین کاری کرده باشم
    تولدتون مبارک
    [
    پاسخ:
    لطف دارید
    امیر به عنوان کادوی تولدت می تونم بذارم دفتر خاطراتم رو با مال خودت عوض کنی
    گرچه از این کلیشه متنفرم ولی
    تولدت مبارک
    اه
    متنفرم
    چرا به جاش نمیگن:
    از روز تولدت لذت ببر
    پاسخ:
    باشه. تو کلیشه شکنی! سعی می کنم از همه ی روزام لذت ببرم
    امیر تو گوگل پلاس ادت کردم
    parsa mohammady
    پاسخ:
    OK
    امیر من ترجیع می دم سرم رو با چیزهایی از قبیل اسب سواری.زبان.تیراندازی.شنا.تنیس خاکی گرم کنم تا با اینترنت
    ولی بازم وبلاگ نویسی رو دوست دارم
    ولی نه به اندازه ی ورزش هام
    پاسخ:
    ببین علاقه ات چیه. اما فعلن به نظرم زیاد خوب نیس که تو اینترنت ول بگردی. نه این که بگم خطرناکه ها! منظورم اینه که وقتت بیخودی تلف می شه. تا وقتی هدفت معلوم نیس.
    چند روز پیش از تو پروفایل اون یکی وبلاگتون خوندم.
    پاسخ:
    در هر صورت خیلی لطف کردید. ممنونم.
    می دونین چیه؟ من همیشه از پستهای مهم جا می مونم تبریکمی گم بهتون.... از صمیم قلب
    پاسخ:
    ممنونم
    قانونه 3ثانیه نیست و 5 ثانیه است بعدشم کلا رد شده فقط محض اطلاع رسانی و جلو گیری ازمرگ و میر ودر راستای تحقق افزایش جمعیت
    پاسخ:
    این هم از همون نوعه. اتفاقن گویا یک سال در مسابقه ی "ایگ نوبل" که مربوط می شه به تحقیق های علمی مضحک، دانشمندهایی که به تحقیق در مورد این قانون پرداخته بودند هم شرکت داده شدند.
    ببین چه قدر نظرات دادن. بابا واقعا چیزی نبود که. حالا توی یه مجله گمنام و ناشناخته، یه سری مطلب از یه کسی که باهات تشابه اسمی داره، چاپ کردن، چه کار کرده ن براش!!
    پاسخ:
    پایه ای که یه حرکت وبلاگی در این زمینه راه بندازیم؟ نظرمون رو در مورد تک تک مطلب های سه شماره ی تابستونی همشهری داستان بنویسیم و تو وبلاگ هامون بذاریم. نظرت چیه؟
    اگه منو نشناسی که ازت ناامید می شم.

    پایه ام، یه تاریخ مشخص کن.
    پاسخ:
    ایمیل می زنم ایشالا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی