وب نوشته های امیرحسین مجیری

کلمات کلیدی
پیوندها

۳۷ مطلب با موضوع «شعر و شعر گونه» ثبت شده است

آیا تو هم؟

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۸۷، ۰۹:۳۶ ق.ظ

----تقدیم به تو----

 

امشب به یادت بوده ام ،آیا تو هم؟ آیا تو هم؟

دل در دلم نبود، دلم، پر شد ز غم، آیا تو هم؟

 

بغضی گلویم را برید، حتی نفس هم سخت شد

کل وجود از یاد تو، پر بیش و کم، آیا تو هم؟

 

مشتاق یک آن دیدنت، از دورها بوییدنت

در فکر خود می بینمت، من دم به دم، آیا تو هم؟

 

راه وصالت سخت و صعب، ای راهبر یاری رسان

بی تو ندانم راه را، نه چم نه خم، آیا تو هم؟

 

در این شبان بی کسی، این آرزوی من بود

ای کاش هر شب بینمت، در جام جم، آیا تو هم؟

 

لبریز از دل تنگیم، دل تنگ روی ماه تو

ای روی تو آتش زند، جان و دلم، آیا تو هم؟

 

آیا تو هم همچون منی، ای نام تو زیباترین؟

زیبای من، خوابی مگر؟ آیا تو هم؟ آیا تو هم؟

  • امیرحسین مجیری

امروز نبودی

سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۶:۲۸ ب.ظ
---تقدیم به تو---

امروز ندیدمت من / دل نگرونت شدم

دل تنگ اون نگاه/ عاشق کشونت بودم

 

دل تنگ بودم حسابی/دلم هزار تا راه رفت

گفتم که شاید، شاید/ تا ابد اون نگاه رفت

 

تو خوب می دونی که من/ صبر و قرارم کمه

یه روز اگه نباشی/دلم پر ماتمه

 

به انتظار فردا/شب رو به صبح رسوندم

اسم تو رو با آواز/ بلند بلند می خوندم

 

کاشکی دوباره فردا/ خنده هاتو ببینم

اشک تو چشام جمع بشه/توی خودم بمیرم

  • امیرحسین مجیری

دیکته

دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۲:۲۷ ب.ظ
این شعر را آقا حجت برایم فرستاد. اما ننوشته بود شاعرش چه کسی است.

 

بچه ها دیکته دارید ، قبولی سخت است

هر کسی درس نخواند به خدا بد بخت است

حرف ها مثل هم اند از همه جا می آیند

گاه چسبیده به هم گاه جدا می آیند

جمله ها اکثرشان سخت و دو پهلو هستند

جمله ها مثل دوتا دوست به هم  وا / بستند

بچه ها روز مهمی است ! بخوانید که من ... 

 سر قولی که ندادید بمانید که من ـ

ـ دوست دارم جلوی چشم کسی بد نشوید 

 از خیابان ِ خدا با عجله رد نشوید !

روز ها از پَس ِ هم رد شد و موعود رسید 

روز مقبولی و تجدیدی و مردود رسید

دست ِ من بید شد از ترس ِ ... معلم : سر خط 

بچه ها حرف نباشد ، بنویسید فقط !

بنویسید خدا بعد بخوانید هوس 

 « بنویسید قناری و بخوانید قفس »  

بنویسید که طوفان و تلاطم شده است 

 هی بچرخید! خدا پشت ِ خدا گم شده است !

بنویسید زمین سخت غریب است ، غریب 

وقت ِ افتادن از این تخت ، قریب است ، قریب !

بچه ها گوش کنید این دو سه خط سنگین است

بنویسید شعف دخترکی غمگین است

روزگاری است تزلزل به تنش زل زده است

چشم های هوس از دور به او پل زده است

بنویسید شعف دخترکی کم پیداست 

این همه گم شده اما همه جا غم پیداست!

گرچه بابا غم نان می خورد و ما نان را

 آخرین خط بنویسید بزرگ است خدا

***

بچه ها خسته نباشید ورق ها بالا !

  • امیرحسین مجیری

السلام

يكشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۶، ۱۰:۴۵ ق.ظ
سلام حضرت مولا جسارت است می دانم

ولی دل من از تو دعای شبانه می خواهد

سلام شاه دو عالم سلام روح خدا

گدای کوی تو لطفی شهانه می خواهد

سلام رامش دل ها سلام مظهر مهر

دلم چموش گشته باز هم دهانه می خواهد

سلام مظهر لطف و سلام مظهر جود

کبوتر دل من از تو دانه می خواهد

سلام هر چه که هستی سلام یا مولا

مگر سلام کردن تو هم بهانه می خواهد؟

  • امیرحسین مجیری

ننه جون آی ننه جون

شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۸۶، ۰۷:۳۳ ب.ظ

ننه جون آی ننه جون

زن خوب و مهربون

کجا رفتی بی خبر

قلب تو باتری نداش،

عشق که داش یه عالمه

هر چی که بگم ازت

به خدا بازم کمه

دوباره تو خواب و رویام

می بینم یک زنی که نشسته روی تشکا

پا می شه

می ذاره پشت پسرهاش متکا

داداشش میاد به دوشش یه عبا

همه می رن زیر کرسی،

چه صفایی داره کرسی به خدا

بابا جون سیگار به لب نشسته گوشه ی اتاق

داره کل کل می کنه با مشت علی

می گه از زمینای سورچه بالا

که توشون کار می کنن اوشونیا

دخترای ننه جون تو مطبخن

بوی دم پخت دوباره دماغا رو حال میاره

پاشو سفره رو بچین آی ستاره

نوه های ننه جون توی حیاط

با خروس  و مرغا بازی می کنن

دایی جون رفته بالا

توتای قرمزو میندازه برای بچه ها

شب چله س ننه جون

قصه بگو قصه بگو

قصه ی کبوترای دزد بگیر

قصه ی حسن کچل

قصه ی علی قلی پخشه گیر

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود

جم جمک برگ خزون

لالایی ای بچه جون

ننه جون آی ننه جون.

ننه جون آی ننه جون

بابا جون آب می خواد پاشو بهش آب بده

دیگه وقت رفتنه

بابا جون نا نداره

ننه جون آی ننه جون

چقده تنها شدی

چقده چین و چروک

روی لبخند قشنگت افتاده

میگی عسک نگیر ننه

می خواسی وقت جوونیام بیای وقت بله

اومدم آهای ننه

اومدم اما چقدر دیر اومدم

وقتی می خواسی بری کسی نبود

که بهت آب بده

آبت نبود

نونت نبود

تنهایی رفتنت چی بود

حالا که دوتاییتون کنار هم

حالا که مثل دو تا عروس دوماد

حالا هر وخ که خاله صغری بخواد آب بریزه رو قبرتون

یه حلب پر می کنه می ریزه روی دوتاتون

ننه جون آی ننه جون

زن خوب و مهربون

خانوم لچک به سر

بستی چارقد به کمر

می ری توی چلتوکا

می کاری عشق و صفا

وقتی می خندی دوباره،

دلامون غنج می ره

به خدا زندگیمون بی تو یه چیزی کم داره

دعا کن دوباره بارون بباره

ده دیگه آب نداره

دیگه چاه ها همه خشکن

موتوراب خراب شده

زمین پشت قبالت می بینی چطور شده

پسرای ننه جون پاشین بیاین

فصل تولکی رسید

پاچه ها بدین بالا

بیایین تو چلتوکا

بچه ها تنگ نکارین

اگه مشت علی بخواد درو کنه داس نمی ره تو ساقه ها

دخترای ننه جون آتیشو رو به را کنین

مرداتون گشنه شونه

تشنه شونه

صب تا حالا تو گل بودن خسته شونه

پسرا و دخترا و نوه های ننه جون

ننه جون منتظره

ننه جون دس تنهاست

جون هر کی دوس دارین

جون من پاشین بیاین

پاشین بیاین

  • امیرحسین مجیری

باز هم

شنبه, ۳ آذر ۱۳۸۶، ۰۹:۲۶ ب.ظ

باز هم دلم برای تو می میرد

آتش می گیرد

باز هم نسیمی دگر

طوفانی از آتش

باز هم سیاوش

باز هم عبور آسان تو

از میان شعله های آتش

باز هم دمی مسیحایی

پرتاب ابراهیم

باز هم گلستانی از آتش

می روی

بر می گردی

باز هم تپش های دلم

می میرد

می گیرد

عشق تو را در بر

طوفانی از آتش

باز هم سیاوش

باز هم سیاوش

  • امیرحسین مجیری

قرن ما

پنجشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۸۶، ۰۲:۴۴ ب.ظ
قرن ما قرن بیست و یک

قرن صفر و یک

**

قرن گیسوان کوتاه رودابه

قرن شیخ صنعان

قرن عاشقی با رایانه

**

قرن هتک حرمت به ساحت فرهاد

قرن جولان خسرو

عشوه های شیرین

عاشقی روی ییاده رو

**

قرن کشتی بی آدم نوح

قرن جمع آوری جفت جفت حیوان

انقراض نسل انسان

**

آی خانم ها

آی آقایان

مژده مژده

جنس ارزان

عاشقی به یک آن

صد تومان برای هر تن عریان

**

قرن چشم قرن لب قرن ابرو

قرن مردان هیز و بی چشم و رو

گونه های یر بوسه

قرن آغوش های سرد و بی روح

**

قرن لیلی و مجنون گذشته

قرن ما قرن جک قرن رز

قرن کشتی های شکسته

**

قرن مرگ زال و فرهاد و مجنون

قرن ما قرن ما قرن ما نیست

یک نصیحت

آی عاشق

راه بیرون رفتن از این قرن...

- مرگ شاعر-

  • امیرحسین مجیری